جستجو - آریاکلیک

1. قیمت و خرید سماور ذغالی: ایجاد در 12 آبان 1399
2. دفاتر پیشخوان دولت: (مجموعه); ... رانندگی و گذرنامه، شارژ کارت‌های مختلف اعتباری و کارت‌های دانشجویی، فروش بلیت اتوبوس‌های بین شهری، پرداخت الکترونیکی قبوض، امور مربوط به اسقاط خودرو، خدمات گمرکی، پست‌بانک، خدمات مخابراتی و… از جمله خدمات ...; ایجاد در 31 فروردين 1398
3. حکایت بادکنک فروش ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); در یک شهربازی پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد. بادکنک فروش برای جلب توجه یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدینوسیله جمعیتی از کودکان را که برای خرید بادکنک به والدینشان ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
4. حکایت عتیقه فروش ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); یک نفر عتیقه فروش به منزل روستایی ساده ای وارد شد. دید تغار قدیمی نفیسی دارد و در آن گوشه افتاده است و گربه ای در آن آب می خورد. ترسید اگر قیمت تغار را بپرسد، روستایی ملتفت مطلب شود و قیمت گزافی طلب کند. ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
5. حکایت عمو سبزی فروش ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... می‌دانستیم، با هم تبادل کردیم. اما این شعرها آهنگین نبود و نمی‌شد به‌صورت سرود خواند. بالاخره من [دکتر گنجی] گفتم: بچه‌ها، عمو سبزی‌ فروش را همه بلدید؟. گفتند: آری. گفتم: هم آهنگین است، و هم ساده و کوتاه. ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
6. حکایت كلاه فروش ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست. بالای سرش را نگاه کرد. تعدادی میمون را دید که کلاه های ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
7. حکایت مدیر فروش ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); می‌گویند یك آمریكایی برای شكار به كانادا رفت. از آنجا كه بهترین تازی شكاری را به او داده بودند، احساس خوشبختی می‌كرد. اسم این تازی شكاری فروشنده بود. آمریكایی برای اولین بار در عمرش در كمتر از دو روز، ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
8. حکایت کشیشان بهشت‌فروش ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); کشیشان بهشت‌فروش در قرون وسطی، کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می‌کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد، دست به هر عملی ...; ایجاد در 05 فروردين 1400
9. حکایت فروش اسلام ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); فروش اسلام مقیم لندن بود. تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که بر می گرداند 20 پنس اضافه تر می دهد! می گفت: «چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس ...; ایجاد در 05 فروردين 1400
10. حکایت فروش بوی غذا ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); فروش بوی غذا یک روز مردی از بازار عبور می‌کرد که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد. از بخاری که از سر دیگ بلند می‌شد خوشش آمد. تکه نانی که داشت بر سر آن می‌گرفت و می‌خورد. هنگام رفتن، صاحب دکان گفت: «تو از ...; ایجاد در 05 فروردين 1400
11. حکایت هنر فروش ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); هنر فروش يك پسر تگزاسي براي پيدا كردن كار از خانه به راه افتاد و به يكي از اين فروشگاهاي بزرگ كه همه چيز مي فروشند در ايالت كاليفرنیا رفت. مدير فروشگاه به او گفت: «يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار ...; ایجاد در 05 فروردين 1400
12. حکایت ناصرالدین شاه و مرد ذغال فروش ...: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ناصرالدین شاه و مرد ذغال فروش ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه سلطنتی از میدان کهنه عبور می‌کرد که چشمش به ذغال‌فروشی افتاد. مرد ذغال‌فروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ...; ایجاد در 05 فروردين 1400
13. تعبیر خواب افروشه ...: (تعبیر خواب); محمد بن سیرین گوید: افروشه آن بهتر بود که در وی زعفران نباشد چون اندک بیند، سخن خوب و لطیف و خوش بود و چون بسیار دید مالی بود که به رنج و سختی بدست آورد. اگر دید اندک افروشه کسی به او داد و بخورد، دلیل ...; ایجاد در 02 فروردين 1400
14. تعبیر خواب امانت فروشی ...: (تعبیر خواب); آنلی بیتون می گوید: مشاهده‏ى مغازه‏ى امانت فروشى در خواب، بیانگر آن است که در کسب لذت‏هاى جسمانى زیاده‏روى کرده و دچار بدنامى می شوید. اگر در خواب مشاهده کنید چیزى را در مغازه امانت فروشى گرو مى‏گذارید، ...; ایجاد در 02 فروردين 1400
15. تعبیر خواب تره فروشی ...: (تعبیر خواب); خلف اصفهانى می گوید: اگر کسى به خواب بیند تره‏فروشى کرد، تأویلش نیکو است، زیرا که به دست او کارى رود که همه‏ى خلق را بدان احتیاج بود و تره خوردن به خواب، بیمارى و مفلسى و غم و اندوه است. ...; ایجاد در 02 فروردين 1400
16. تعبیر خواب فروش ...: (تعبیر خواب); منوچهر مطیعی تهرانی گوید: فروش اصولا در خواب های ما خوب نیست چون مفهوم آن این است که چیزی را از دست می دهیم و به جای آن پول می گیریم که می دانیم خود پول چیز خوبی نیست و معبران پول را شیئی کثیف دانسته ...; ایجاد در 02 فروردين 1400
17. تعبیر خواب فروشگاه ...: (تعبیر خواب); آنلی بیتون می گوید: 1ـ دیدن فروشگاهی پر از کالا در خواب ، نشانه پیشرفت در زندگی و سعادتمند شدن است . 2ـ دیدن فروشگاهی خالی در خواب ، نشانه بی ثمر ماندن تلاشها است . 3ـ اگر خواب ببینید فروشگاهی در ...; ایجاد در 02 فروردين 1400
18. تعبیر خواب میوه فروشی ...: (تعبیر خواب); آنلی بیتون می گوید: دیدن میوه فروشی در خواب ، علامت آن است که برای جبران زیان سخت کار می کنید ، و دست به معاملات ناموفقی می زنید . ...; ایجاد در 02 فروردين 1400
19. تعبیر خواب کتاب فروشی ...: (تعبیر خواب); آنلی بیتون می گوید: دیدن کتابفروشی در خواب ، نشانه آن است که در کنار کارهای دیگر به ادبیات علاقمند می شوید . ...; ایجاد در 02 فروردين 1400
20. بانک موبایل فروشندگان و تعمیرکاران موبایل کشور ...: (بانک اطلاعات صنوف); بانک اطلاعات ( موبایل ) فروشندگان و تعمیر کاران موبایل ( تلفن همراه ) کشور که صرفا شامل شماره موبایل میباشد و فاقد نام و نام شهر است. مورد استفاده جهت بازاریابی و فروش محصولات مرتبط با لوازم و قطعات موبایل ...; ایجاد در 31 ارديبهشت 1399
21. بانک اطلاعات ( موبایل ) فروشندگان لوازم التحریر کشور ...: (بانک اطلاعات صنوف); بانک اطلاعات ( موبایل ) فروشندگان لوازم التحریر کشور شامل نام شهر ، نام فروشگاه و شماره موبایل جهت بازاریابی و فروش محصولات مرتبط با لوازم التحریر ، بیش از 5700 شماره موبایل در قالب فایل اکسل قابل خرید ...; ایجاد در 26 خرداد 1398
22. پشت پرده جهیزیه های اینستاگرامی: (مطالب مفید ); ... عروس نیست؟ کاربری هم نوشته حمام شبیه فروشگاه های فروش مواد شوینده است؛ این همه شوینده برای یک زندگی دونفره؟! یک نفر هم در پاسخ او نوشته: این که عروس گلمان باکلاس است و عکس سرویس بهداشتی تزئین شده نگذاشته ...; ایجاد در 02 مرداد 1400
23. برای اقوام و دوستان خارج از کشور چه کادو یا هدیه ای ارسال کنیم؟: (مطالب مفید ); ... تمدن ایرانی باشد . چنانچه به فکر خرید اینترنتی هدیه و ارسال کادو به ایران و یا سراسر جهان هستید، از فروشگاه اینترنتی آریاکلیک خرید و با ارسال آن هدیه به درب منزل عزیزانتان و یا محل کارشان شادی و ...; ایجاد در 01 مرداد 1400
24. خرید صنایع دستی: (صنایع دستی); ... نقش های مختلفی درست می شوند. هنرمندان خاتم کاری، انواع قاب ها ، جعبه، صفحات شطرنج و تخته نرد را با استفاده از استخوان عاج، چوب های قطعه بندی شده، برنج و طلا و نقره خاتم کاری کرده و در معرض فروش قرار ...; ایجاد در 16 ارديبهشت 1400
25. لذت نوشیدن دمنوش زعفران از نوع سماور ذغالی برنجی: (معرفی گیاهان دارویی); ... نموده و با بسته بندی های مدرن به فروش می رسانند که این امر نیازمند پیشرفت ما در حوزه مارکتینگ و بسته بندی را نشان می دهد. شرح تهیه و استفاده از دمنوش زعفران با طعم سماور ذغالی 1- در سماور ذغالی ...; ایجاد در 09 ارديبهشت 1400
26. حکایت اولین و آخرین عشقم: (حکایت های کوتاه و پند آموز); مرد جوان وارد طلافروشي شد و حلقه‌اي را انتخاب کرد. طلافروش پرسيد: «آيا مي‌خواهيد داخل حلقه نوشته‌اي حک شود؟» مرد جوان گفت: «بله، لطفاً حک شود: تقديم به عزيزترينم، مریم.» طلافروش پرسيد: « خواهر شماست؟» ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
27. حکایت آرزوی پیرزن فقیر: (حکایت های کوتاه و پند آموز); روزی روزگاری پیرزن فقیری توی زباله‌ها دنبال چیزی برای خوردن می‌گشت که چشمش به یک چراغ قدیمی افتاد. آن را برداشت و رویش دست کشید. می‌خواست ببیند اگر ارزش داشته باشد، آن را ببرد و بفروشد. در همین موقع، ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
28. حکایت بازی گلف: (حکایت های کوتاه و پند آموز); بعد از ظهر شنبه بود و هوا آفتابی. دوستم بابی لوییس آن پدر نمونه، بچه هایش را برای بازی گلف برده بود، به باجه بلیت فروشی که رسید پرسید: -"ورودی چقدر است ؟" -"سه دلار برای خودتان و سه دلار برای بچه های ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
29. حکایت بسته شکلات: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... معلوم بود که والدینش را در جریان بمباران ارتش روسیه از دست داده است و هراس از چهره و چشمانش هویدا بود. ستوان دوم روس یک بسته شکلات از جیب بیرون آورد، بسته شکلات را هنگام جستجوی افراد مسلح چچن در فروشگاهی ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
30. حکایت بوسه: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... تشکر را می کنم. لیست هزینه ها: با شیر فروش به 2 بوسه به توافق رسیدیم. با معلم مدرسه بچه ها با 7 بوس به توافق رسیدیم. با صاحب خانه هر روز 2-3 بوس. با سوپر مارکتی فقط با بوس به توافق نرسیدیم بنابراین آیتم ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
31. حکایت بیا آقایی بخر: (حکایت های کوتاه و پند آموز); روزی دیوژن به هنگام دوره‌گردی، اسیر دزدان دریایی شد. چون او را به بازار برده فروشان بردند و کسی به خریدش آمد او رو به خریدار کرد و گفت: «ای غلام بیا آقایی بخر!» می‌گویند دزدان دریایی از این حرف به قدری ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
32. حکایت پسر غمگین: (حکایت های کوتاه و پند آموز); روزی پسر غمگین نزد درختی خوشحال رفت و گفت: من پول لازم دارم! درخت گفت: من پول ندارم ولی سیب دارم. اگر می خواهی می توانی تمام سیب های درخت را چیده و به بازار ببری و بفروشی تا پول بدست آوری. آن وقت پسر ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
33. حکایت پسرك و خدا: (حکایت های کوتاه و پند آموز); شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی. پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد. ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
34. حکایت تاثیر دعا: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... و ثنا باور ندارند. از سوی دیگر مرد مشروب فروشی که به تاثیر دعا باور دارد. ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
35. حکایت توقع زیاد: (حکایت های کوتاه و پند آموز); در زمان های قدیم شخصی برای خرید كنیز به بازار برده فروشان رفت و مشغول گشت و تماشای حجره ها شد. به حجره ای رسید كه برده ای زیبا در آن برای فروش گذارده و از صفات نیك و توانایی های او هم نوشته بودند و در ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
36. حکایت جعبه كفش: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... آمده؟ در پاسخ گفت: آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست آورده ام. ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
37. حکایت جواب لطیف: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... انتقام وی است. در راه که می آمد به دکان میوه فروشی برگذشت، درستی (سکه ای از زر ) بداد و از وی آبی (میوه به) خوب بستد و در آستین کرد. چون پیش امیر نصر آمد از آن چوب آبی یکی برگرفت ( امیر نصر چوبی به دست ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
38. حکایت چسب زخم: (حکایت های کوتاه و پند آموز); دخترک طبق معمول هر روز جلوی کفش فروشی ایستاد و به کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد. بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد و یاد حرف پدرش افتاد: اگر تا پایان ماه هر روز بتونی تمام چسب زخم هایت ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
39. حکایت چقدر طول می کشه؟: (حکایت های کوتاه و پند آموز); مردی تعداد زیادی میوه نارگیل را بار اسبش کرد و برای فروش به سوی شهر به راه افتاد. در مسیر خود به کودکی برخورد نمود و از او پرسید: چقدر طول می کشه که به مقصد برسم؟ کودک با نگاه دقیقی که به بار اسب کرد، ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
40. حکایت چهار همسر: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... نیز بسیار دوست می داشت و به خاطر داشتنش به پادشاه همسایه فخر فروشی می كرد. اما همیشه می ترسید كه مبادا او را ترك كند و نزد دیگری رود. همسر دومش زنی قابل اعتماد، مهربان، صبور و محتاط بود. هر گاه كه این ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
41. حکایت حقوق كارمند: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... كارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: «او پیك پیتزا فروشی بود كه برای كاركنان پیتزا آورده بود». ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
42. حکایت حكیم و زن: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم. اى کاش همه انسان‌ها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند! حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بسته‌ها را نفرستادم. یک فروشنده دوره‌گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
43. حکایت حلقه نامزدی: (حکایت های کوتاه و پند آموز); پسر حلقه اش را در آورد و روی پیش خوان گذاشت، دختر نیم نگاهی به او کرد و سرش راپائین انداخت، پیر مرد طلافروش حلقه را روی ترازوی کوچکش انداخت، نیم نگاهی به هردوی آنان کرد، حلقه را از روی ترازو برداشت و مشغول ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
44. حکایت خرید کفش نو: (حکایت های کوتاه و پند آموز); مردی برای خرید کفش نو راهی شهر شد. در راسته کفش فروشان انواع مختلفی از کفشها وجود داشت که او می توانست هر کدام را که می خواهد انتخاب کند. فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا او آزادی بیشتری برای تهیه ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
45. حکایت دروغی که مادرم گفت: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... باید به مدرسه می رفتم و آه در بساط نداشتیم که وسایل درس و مدرسه بخریم. مادرم به بازار رفت و با لباس فروشی به توافق رسید که قدری لباس بگیرد و به در منازل مراجعه کرده به خانم ها بفروشد و در ازای آن مبلغی ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
46. حکایت دسته گل: (حکایت های کوتاه و پند آموز); مردی مقابل گل فروشی ایستاده بود و می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد، دختری را دید که روی جدول خیابان نشسته بود و هق هق گریه می کرد. ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
47. حکایت دلیل قانع کننده: (حکایت های کوتاه و پند آموز); مرد ميانسالي وارد فروشگاه اتومبيل شد. BMW آخرين مدلي را ديده و پسنديده بود؛ پس وجه را پرداخت و سوار بر اتومبيل تندروي خود شد و از فروشگاه بيرون آمد. قدري راند و از شتاب اتومبيل لذّت برد. وارد بزرگراه ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
48. حکایت دهقان و خیار: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... می‌دهم تا بزرگ شوند، بعد آن‌ها را می‌فروشم و یک گوسفند می‌خرم. گوسفند را می‌پرورم تا بزرگ شود، او را با یک گوسفند جفت می‌کنم، او تعدادی بره می‌زاید و من آن‌ها را می‌فروشم. با پولی که از فروش آن‌ها می‌گیرم، ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
49. حکایت دهقان و قاضی: (حکایت های کوتاه و پند آموز); دهقان ساده لوحی قصد داشت عسل خود را به شهر دیگری ببرد تا بفروشد ولی نگهبان دروازه شهر بد طینتی کرد و سر ظرف عسل را برداشت و آنقدر این کار را ادامه داد تا عسل پر از گرد و خاک شد و مگس ها دور آن جمع شدند. ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
50. حکایت دوست بودن: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... شود و من قصد داشتم به دنبال خرید و فروش لوازم فوتبال بروم. مارك كسی بود كه قرار بود برای جشن فارغ التحصیلی صحبت كند. من خوشحال بودم كه مجبور نیستم در آن روز روبروی همه صحبت كنم. من مارك را دیدم. او عالی ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
51. حکایت دوقلوهای همسان: (حکایت های کوتاه و پند آموز); دو برادر دوقلو بودند که به سختی می‌شد آن دو را از یکدیگر تشخیص داد. این دو برادر سال‌ها پیش خانواده خود را از دست داده بودند. یکی صاحب چند فروشگاه زنجیره‌ای بزرگ طراحی و فروش لباس در سراسر دنیا بود و آن ...; ایجاد در 07 فروردين 1400
52. حکایت زری: (حکایت های کوتاه و پند آموز); ... در نیاور، دخترت نمرده حالش جا می آید و دوباره می رود رفیقش را پیدا می کند تا با او بخوابد. اگر مواظبش بودی شکمش بالا نیامده بود و من نمی بایست گاوم را 55 تومان ارزان تر بفروشم. من نمی فهمیدم چه ارتباطی ...; ایجاد در 07 فروردين 1400